hotchocolate92  guestbook (62) Sign guestbook

Browse Pages:< Previous 1 2 3 4 Next > 
00amir00
13 years ago
Slm parisaaa chetory juju?
ARR277
13 years ago
akheeey ishala natije aali migiri...ishala hamishe tu darsat movafaq bashi....bbinam emsal konkur dari?keye???
ARR277
13 years ago
kushii!!! miay ase ase badesh miri j nmidiii!!!?
ARR277
13 years ago
eeeeeey das ru dlam nazar tatilate tabesun chie ashkhorie akhar emtahanate ta 28 emtahan darim ...darso ketaba zendgio mokhtal mikonan che brese os ... Mordeshure harchi darse bbaran ...
ARR277
13 years ago
eee aji bozorgam dobare bargaaash! chishodi to akhe koja rafti yahoo k j nmidadi inja k j nmidadi akhe koja rafti chishode chera doa konim abjiii??? rasi a aqa parham che khabaar?! khush migzaree?
RAMID80
13 years ago
bavar kardam! Wlc
RAMID80
13 years ago
hatman vasat 2A mifarmayam ishala ke movafagh mishi
RAMID80
13 years ago
vay asan bavaram nemishe! Bebin ki injast!
hotchocolate92
13 years ago
Az baro baxe ba maram khahesh mishe vasam doa konan
sepehr00
13 years ago
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺗﻠﺦ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻧﺸﺪﺑﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺗﻠﺦ ﺗﻮﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻧﺸﺪﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼﺑﻨﺪ ﻧﺸﺪﻟﺐ ﺗﻮ ﻣﯿﻮﻩ ﯼ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭﻟﯽﻟﺐ ﻫﺎﯾﻢﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﻃﻌﻢ ﻟﺐ ﺳﺮﺥ ﺗﻮﺩﻝ ﮐﻨﺪ، ﻧﺸﺪﺑﺎ ﭼﺮﺍﻏﯽ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮔﺸﺘﻢ ﻭﮔﺸﺘﻢ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﯿﭻ ﮐﺲ، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺸﺪﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺟﺎﯼﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﯿﻨﻪﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﺸﺪﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺷﺒﯽﺷﺎﻋﺮﻫﺎﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺎ ﻗﻠﻢ ﺷﺮﻡ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ:ﻧﺸﺪ!ﻓﺎﺿﻞ ﻧﻈﺮﯼ
shaYan1368
13 years ago
Aaa parisaw to zende ee!??
RAMID80
13 years ago
sLm...hanuzam tasmim nagerfti ke 2bare dustato add koni¿...be har hal mersi ke behm sar zadi =D
Fardin71
13 years ago
يه گنج واقعي , يه دوست هميشگي نيست . اما يه دوست واقعي يك گنج هميشگيه.
avenger1371
13 years ago
Eydet m0barak
avenger1371
13 years ago
Salam
avenger1371
13 years ago
salam
masi53
13 years ago
سلام دوستان نام این شخص جمال حمیدی فرزند لفته متولد 1351 شاغل در شرکت حفاری اهواز که با اکانتهای andam80 virangar jamalbedvi در این سایت چت می کند و دارای سه فرزند می باشد از سوی دادگاه ارشاد تهران تحت تعغیب می باشد .
هرکس از وی نشانی دارد ویا اطلاعاتی دارد لطفا به virangar2 و یا با دادگاه ارشاد و پرونده رمالگری (دعا نویسی)جمال بدوی تماس گرفته و یا با شماره تلفن 09351251294 وکیل پرونده تماس حاصل نمایید .
ضمنا این شخص همراه یک زن بدکاره انجام به این کار می کنند .
زنهای شوهردار و دختران را توسط رمال گری اغفال کرده و با گرفتن عکس از این زنها سوئ استفاده می کنند.
شماره تلفنهای این اشخاص به شرح زیر است
09168660663 09163151342 09371805179
ضمنا این اشخاص متواری می باشند.هرکس به هر نوعی با این ها در ارتباط باشد شریک جرم بوده و از سوی دادگاه ارشاد مورد پی گیری میباشند.
در ضمن احظاریه ای نیز برای این اشخاص فرستاده شده
avenger1371
13 years ago
che kardi ba friend list
sepehr00
13 years ago
ﺳﺮ ﺷﺐ، ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡﻭ ﺩﻟﻢ، ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺗﺎﺑﭽﮑﻢ ﺍﺯ ﻟﺐ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺣﯿﺎﻁﻧﻢ ﺁﺑﯽ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺭﺍﯾﺎﮐﺮﯾﻤﯽ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﭘﺮ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﻨﮏﺗﮑﻪ ﻧﺎﻧﯽ ﺑﺨﻮﺭﻡﺟﺮﻋﻪ ﺁﺑﯽ ﻟﺐ ﺣﻮﺽﺑﭙﺮﻡ ﺗﺎ ﻟﺐ ﺑﺎﻡﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﻗﺎﺻﺪﮎ ﺷﺎﺩ ﻭ ﺭﻫﺎﺭﻗﺺﮐﻨﺎﻥ، ﺩﻝ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﺴﯿﻢﻣﺎﻫﯽ ﺗﻨﮓ ﺑﻠﻮﺭﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﻭﺷﻦ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻦﺑﺎﻟﻪ ﻣﯽﺟﻨﺒﺎﻧﯿﺪﻣﻦ، ﭼﻪ ﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﺣﺠﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻣﻦﻭﻗﺖ ﺁﻥﺳﺖ ﺩﮔﺮ ﺑﺮﺧﯿﺰﺩﻫﻢﭼﻮ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻟﺐ ﺣﻮﺽﺳﯿﻨﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺟﺰ ﺍﻭﮔﺎﻩ ﯾﮏ ﭘﻮﻟﮏ ﺳﺮﺥﮔﺎﻩ ﯾﮏ ﺷﺎﭘﺮﮎ ﻣﺴﺖ ﺭﻫﺎﺷﺮﻡ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ ﺑﯿﺪﺭﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﮔﻞ ﻣﺤﺒﻮﺑﻪﺷﺐﻗﺎﻣﺖ ﭘﯿﭽﮏ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺻﺒﻮﺭﺳﯿﻨﻪﺍﻡ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﻮﺭﻋﺪﻡﺁﺑﺎﺩ ﻭﺟﻮﺩﻣﻦ، ﭼﻪ ﺑﯽ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖﮔﻞ ﺳﺮﺧﻢ ﺷﺎﯾﺪﯾﺎ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺪﺑﺪﻩ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻧﺠﯿﺐﭼﻤﻨﻢ، ﯾﺎﺳﻢ، ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺒﻨﻢﺭﺩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻦﺟﻨﺲ ﺍﺑﺮ ﺍﺳﺖ ﭼﺸﻤﻢﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﭘﺮ ﺭﺍﺯﺭﻭﺡ ﻣﻦ ﺟﻨﺲ ﺧﺪﺍﻧﻔﺴﻢ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﭘﺎﮎ ﻧﯿﺎﺯﻧﯿﻤﻪﺷﺐ، ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡﻧﻢ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺣﯿﺎﻁﻣﺎﻫﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺣﻮﺽﻗﺎﻣﺖ ﭘﯿﭽﮏ ﺑﺎﻍﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﺸﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﺑﻢ ﺯ ﻣﻦ، ﺁﯾﺎ ﮐﻪﻧﺸﺎﻧﯽﺻﺪ ﺷﻮﻕﻫﯿﭻ ﻫﯿﭽﻢﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﺮﺍﻥ ﻋﺸﻖ
RAMID80
13 years ago
باید به فکر غصه گل بود فکر غروب ساکت یک خورشید،باید ز درد آینه ویران شد از غصه سپیده به خود لرزید،باید به فکر کوچ پرستو بود در فکر یک کبوتر بی پرواز،باید به جای یک دل تنها بود آرام و ارغوانی و بی آغاز،باید به حرمت غم یک گلدان آشفته بود و خم شد و ویران شد،وقتی کسی ز غربت غم تنهاست باید شکسته گشت و پریشان شد،باید میان خاطره کودک چیزی شبیه لطف عروسک بود،باید برای پنجره ای تنها یک سایبان ز ساقه پیچک بود،باید برای تشنگی یک یاس زیباتر از تصور باران شد،باید برای تازه شدن گل داد تسکین روح خسته یاران شد،باید فضای نیلی رویا را گاهی برای پونه مهیا کرد،باید هوای سرخی رز را داشت از آسمان ستاره تمنا کرد،باید به خاطر گل یخ پژمرد فکر پرنده های طلایی بود،باید سکوت آینه را فهمید در انتظار صبح رهایی بود،باید به فکر حسرت شبنم بود فکر سپیدی غزل یک یاس،فکر پناه دادن یک لاله فکر غریب ماندن یک احساس،باید برای پونه دعایی کرد زیر عبور تند زمان تنهاست،باید شنید قصه دریا را تا دید او برای چه در غوغاست...
Browse Pages:< Previous 1 2 3 4 Next > 
Contact Us | Blog | Translation | Terms of Use | Privacy Policy

沪ICP备06061508号
Copyright © 2006 OwnSkin.com    
-
Loading content
There is a problem with loading the content.